ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

دختر گلم آیدا

نازنینم تو ساحل سرخ دلت اسم كسي رو حك نكن /به اين كه من دوست دارم حتي يه لحظه شك نكن

سلام مامانی یه یک مدتی بود که نبودم راستش کمی سرم مشغول بود هر چند سعی میکردم لااقل بیام و نظرات دوستان گلمون رو بخونم ولی نتونستم برات بنویسم از شیرین کاریهات واز خاطرات شیرینت که هر روزش شیرینتر از روز گذشته هستش نازنینم وقتی ماه گذشته برای کنترل برده بودمت دکتر جهانشاهی  کمی هم سرما خوردگی داشتی دکتر بعد از کنترل گفت خدا رو شکر که همه چیز خوبه وضعیت رشدش عالیه فقط وزنش نسبت به ماه تولدش کمه آخه عزیزم تو خیلی  ﯣرجه ﯘرجه می کنی اصلا یه جا اروم و قرار نداری طفلی مامان جون با پا دردش همش مجبوره دنبال تو بیفته که خدایی نکرده اتفاقی برات نیفته عزیزم از بازی کردنت با انیتا برات بگم اخه شما مثل دو تا خواهر هستین بدجوری بهم عادت ...
28 دی 1390

نازنینم تو ساحل سرخ دلت اسم كسي رو حك نكن /به اين كه من دوست دارم حتي يه لحظه شك نكن

سلام مامانی یه یک مدتی بود که نبودم راستش کمی سرم مشغول بود هر چند سعی میکردم لااقل بیام و نظرات دوستان گلمون رو بخونم ولی نتونستم برات بنویسم از شیرین کاریهات واز خاطرات شیرینت که هر روزش شیرینتر از روز گذشته هستش نازنینم وقتی ماه گذشته برای کنترل برده بودمت دکتر جهانشاهی کمی هم سرما خوردگی داشتی دکتر بعد از کنترل گفت خدا رو شکر که همه چیز خوبه وضعیت رشدش عالیه فقط وزنش نسبت به ماه تولدش کمه آخه عزیزم تو خیلی ﯣرجه ﯘرجه می کنی اصلا یه جا اروم و قرار نداری طفلی مامان جون با پا دردش همش مجبوره دنبال تو بیفته که خدایی نکرده اتفاقی برات نیفته عزیزم از بازی کردنت با انیتا برات بگم اخه شما مثل دو تا خواهر هستین بدجوری بهم عادت کردین اگه...
28 دی 1390

عشق گوهری گرانبهاست اگر با پاکدامنی همراه باشد.

        از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا کردی؟ گفت : چهار اصل 1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم 2- دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم 3- دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم 4- دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم       ...
18 دی 1390

عشق گوهری گرانبهاست اگر با پاکدامنی همراه باشد.

از زرتشت پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا کردی؟ گفت : چهار اصل 1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم 2- دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم 3- دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی دهد پس تلاش کردم 4- دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم ...
18 دی 1390

در طوفان زندگی باخدا بودن بهتر از ناخدا بودن است

    یادت باشه عزیزم،دوست دارم همیشه     تو گفتی با نور عشق،زندگی زیبا میشه        یادت باشه دلم رو به دست تو سپردم     این عشق اسمونی رو هرگز ازیاد نبردم        یادت باشه که عشقم ازروی بچه گی نیست     دوست دارم می دونی ازروی سادگیم نیست        یادت باشه که گاهی فکر شقایق باشی     برای من که عاشقم یه یار عاشق باشی       یادت باشه همیشه کنار من بمونی     کنار تو خوشبختم دلم می خواد بدونی        ...
18 دی 1390

در طوفان زندگی باخدا بودن بهتر از ناخدا بودن است

یادت باشه عزیزم،دوست دارم همیشه تو گفتی با نور عشق،زندگی زیبا میشه یادت باشه دلم رو به دست تو سپردم این عشق اسمونی رو هرگز ازیاد نبردم یادت باشه که عشقم ازروی بچه گی نیست دوست دارم می دونی ازروی سادگیم نیست یادت باشه که گاهی فکر شقایق باشی برای من که عاشقم یه یار عاشق باشی یادت باشه همیشه کنار من بمونی کنار تو خوشبختم دلم می خواد بدونی یادت باشه که می خوام برای تو بمونم تا همیشه تا ابد ازتو بگم وازتوبخونم یادت باشه که باتوهمیشه صادقم من اگه برات می...
18 دی 1390

در زندگي باران نباش كه فكر كنند خودت را با منت به شيشه ميكوبي ؛ ابر باش تا منتظرت باشند كه بيايي

  کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که بی نظیری   مثه تو که با نگاهت ، منو از خودم می گیری   کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که تکیه گاهی   تو به داد من رسیدی،توی تردید و سیاهی   همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه   چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه   عشق تو پناه آخر ، واسه قلب نیمه جونه   کی می خواد مثل تو باشه ، کی مثه تو مهربونه   وقتی که چشای خیسم، دیگه جایی رو نمی دید   جزتوهیچ کس تو دنیا، حال وروزمو نفهمید   همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه   چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه   ...
18 دی 1390